خدایا خودت بگو من چیکار کنم با این بنده هات ؟
يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۲۳ ب.ظ
خیلی به ندرت پیش اومده برم مسجد نماز جماعت یا برم هیئت واسه مراسم یا برم روضه . منطقمم اینه آدم نمیتونه تو جمع خودشو تخلیه روحی کنه . رفتنش خوبه ولی من نمیتونم، حتی تونمازخونه ها هم از نمازم لذت نمیبرم، نمیتونم تو مراسم و هیئت ها دل و روحمو سبک کنم. همیشه واسه شارژ شدنم دنج ترین و خلوت ترین جاها رو انتخاب میکنم که مبادا کسی صدام و بشنوه یا گریه مو ببینه . دوست دارم وقتی با خدای جان حرف میزنم خودم باشم و خودش .
من اونو حس کنم فقط م خودش حالم و اشکمو ببینه نه بقیه .
حالا من که اینجوری م یعنی آدم غرب زده ایم مثلا ؟ یا مثلا از رسته کافرام ؟ یا اصلا معتقد نیستم ؟
خب این چه طرز تفکری ه ؟
آخه فرق حیوان و آدم مگر نه اینه که آدم قدرت تفکر و عقل داره ؟ پس چرا من این فرق رو به ندرت میبینم ؟
دیگه به جایی رسیدم که واقعا نمیدونم چیکار کنم ، خسته م ازین ریا کاری ها ، دیگه واقعا از خودم حالم بهم میخوره که مجبورم منطق و دیدگاهمو زیر پام له کنم اونم فقط بخاطر منطق ی مشت بی فرهنگ ..
اوق به همه ی اینا ..
۹۴/۰۸/۰۳