بغلم کردن و هی ناز کشیدن، ممنوع
سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ب.ظ
بغلم کردن و هی ناز کشیدن ممنوع
دست دور کمرم، حلقه اکیدا ممنوع
روی زانو بنشینی و به هزاران ترفند
ز لبم مزه ی گیلاس چشیدن، ممنوع
مثل یک مار که اطراف طلا می لغزد
تودر آغوش من اینگونه خزیدن، ممنوع
مرغ عشق منی ،آواز بخوان، ولوله کن
پر پرواز من، از لانه پریدن ، ممنوع
باغبانی و منم غنچه ی خوش رنگ و لعاب
غنچه را دست زدن، جامه دریدن، ممنوع
چهره ام گل،بدنم گل، سر و پا همه گل
گل برایم ز سر کوچه خریدن، ممنوع
عصر یک جمعه بیا بهر ملاقات، ولی
سر ساعت به قرارم نرسیدن ، ممنوع
+ بعضی شعرا رو باخوندنش میری به جایی که باوجود درد کشیدن باهاش، لذتشو حس میکنی... ی جور خود آزاری ازنوع جذاب
۹۴/۰۶/۲۴
به نظر من همه این افعال از جنس معکوس بودند که خیلی بجا استفاده شدند...واقعا زیبا بود...ممنون!
شل سیلور استاین در کتاب ۲۵ دقیقه عبارتی به همین مضمون داره که در ادامه براتون می نویسم:
من نبودم، کسی که در خانه ات را کوبید من نبودم، کسی که به تو سلام داد من نبودم، کسی که سال ها عاشق تو بود و هرجا که میرفتی دنبالت می کرد من نبودم، دروغ گفتم من بودم! من همان بودم که تو هیچ وقت نخواستی ببینی، با این حال من بودم که عاشق تو بودم، هنوز هم عاشقت هستم حالا این را با صدای بلند فریاد میزنم و تو گریه میکنی و می گوئی: چرا این را زودتر نگفتی.