هوا را ازمن بگیر...خنده ات را نه...

تو دنیایی که سیل غم همه جا هست، دیدن خنده خستگی رو از چشات گم میکنه ، حتی واسه ی اپسیلون، حتی ظاهری و تصنعی....

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «دیالوگ» ثبت شده است

صحبتشون درمورد بهشت و جهنم بود. هرکدومشون ی حرف و حدیثی از بهشت و آتش دوزخ میگفت. مثل خانومای بالای 60 سال که دیگه یادشون از آخرت میاد، اینا هم مستثنی نبودن و با قاطعیت در مورد خودشون حرف میزدن که جهنم مال ما نیست مگه ما چیکار کردیم، چه گناهی کردیم؟؟؟ مثل جوونای الان بودیم؟ شیطنتای جوونای الانُ میکردیم؟ حجاب بچه های الانُ داشتیم؟؟؟
 گناهی نداریم بریم جهنم . نمازمون که همیشه تومسجد بوده، روضه ی امام حسین و بقیه مراسم ها هم که شرکت کردیم، اشک برای ائمه هم که ریختیم، دیگه چرا باید بریم جهنم؟ مطمئنا دوزخ مال ما نیست.
خداکنه نباشه ولی ...
اصلا اشتیاقی به شنیدن این بحثای م.ز.خ.ر.ف ندارم ولی پشت سرم نشسته بودن و کاملا صداشونُ میشنیدم، خانومی که با اطمینان کامل از بهشتی بودنش حرف میزد خیلی راحت در مورد بقیه قضاوت میکرد، خیلی راحت پشت سر بقیه صحه میذاشت، خیلی راحت به اختلاف ها دامن میزد، خیلی راحت ایمانُ زیر پا میذاشت..
خیلی خودمُ کنترل کردم که برنگردم سمتش و بگم بهشت 6دنگ به نامت ، ولی وقتی قضاوت بیجا میکردی، وقتی بدون اطمینان حرفی رو به زبون میوردی، وقتی دونفر رو به جون هم مینداختی ، اون وقتم خدا وعده ی بهشتُ بهت داد؟
اصلا جهنم واسه ماس که موهامون ممکنه پیدا باشه، ممکنه چادر تورو سرمون نکنیم، ممکنه سه وعده مسجد نریم، ولی مطمئنی جای امثال شما کنار نهرِ روانِ بهشتِ؟
قربونت برم خدا که چقدر صبر داری. ما بنده هات که یک صدهزارمِ توام نمیدونیم اینجوری بهم میریزیم ، تو که از همه دلا و کارا خبر داری چجوری تحمل میکنی ما بنده های عجیب غریبتُ ؟
واقعا که خدایی برازنده ی خودتِ خدایِ جانــــــــــــــــــــــــــــــم ...
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۳:۴۹
اهو :)
میگه : هر کسی تو زندگی اشتباهی میکنه و تصمیم و انتخابِ اشتباهی میگیره
من : اشتباه داریم تا اشتباه ، تصمیم داریم تا تصمیم
میگه : فرقی نداره بالاخره کاری که شده ، واسه هرکسی شاید پیش بیاد
من : سکوت و سکوت و سکوت

بعضی چیزا رو نمیشه به بقیه فهموند هر چقدرم توضیح بدی اخرشم درکی ندارند ، چون همه چیزا واسه همه قابل لمس نیست مگر اینکه چشیده باشن و با تموم وجودشون حس کرده باشن .. لاجرم سکوت میکنی .
هر کسی راهی رو ممکنه اشتباه بره یا انتخاب اشتباهی داشته یاشه ،قبول. ولی بعضی اشتباها پایه ن ، ریشه و اساسن ، اصلا خودِ خودِ زندگی ن... اینو میشه تعمیر کرد ؟ میشه دُرُستش کرد؟
ی خونه تصور کن ، این خونه ممکنه نیاز به رنگ داشته باشه ، ممکنه دیوارش نیاز به بازسازی داشته باشه ، اینا همش قابل تعمیره ، ولی وقتی ریشه ی خونه اشتباه باشه کاریش میشه کرد ؟ اون خونه آوار میشه بالاخره
حرفی نمیتونی بزنی ، کاری نمیتونی بکنی فقط عمرِ گذشته و آینده ی گنگ ، روزی هزار بار میاد توفکرت و بغض میشه و میشینه تو چشات

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۳:۵۰
اهو :)

 مستر1 : با بچه ها هماهنگ کردم بریم کوه دیر نکنیا

مستر 2: از بچه ها کیا هستن؟

مستر1: آقا م و دوست دخترش، من و خانوم س و تو و خانم ن

مستر 2: چه شکلی هست حالا "ن" ؟

مستر 1: خوبه بیا بد نیست

مستر 2: نه بابا اگه بد باشه من نمیام

مستر 1: حالا 100 نباشه 70 هست ، تو بیا پشیمون نمیشی

مستر 2: نه نمیام " ن " جالب نیست

مستر 1: فلان فلان شده تو بیا من به " ن " گفتم الان بهش بگم ناراحت میشه . تو بیا ( n بار تکرار کرد شمام n بار بخونین )


+ دیالوگ دوتا پسر تو محوطه دانشگاه که پشت سر من راه میرفتن ..

واسه کارای مدرکم رفته بودم دانشگاه که حرفای این دو نفر اینقدر حالمو بد کرد که نفهمیدم چطور کارامو انجام دادم و زدم بیرون از دانشگاه ..

واقعا چرا باید ی دختر اینقدر ارزش خودشو پایین بیاره که یک پسر براش عشوه بیاد ؟

مگه غیر از اینه که یک دختر با متانت و سنگینی ش دور خودش یک حصار میکشه و هر کسی اجازه ی برداشتن اون حصار رو نداره ؟! مگه غیرِ اینِ که دختر باید دست نیافتی باشه؟

چرا این اجازه رو به خودمون میدیم که وقار رو از دست بدیم و به هرکسی اجازه بدیم به مامنِ وجودمون نزدیک شه؟

قشنگیِ یک دختر به اینه که اینقدر خودش رو بالا ببینه که هر آدم ضعیفی توان رسیدن بهش رو نداشته باشه و برای رسیدن ، تلاش کنه و ارزش وجودی ِ دختر رو کاملا درک کنه.. نه اینکه طوری نزول کنه که برای همه در دسترس باشه ..

این واقعا برای من که دخترم خیلی درد داره وقتی میبینم به دست اوردنمون برای همه سهل الوصول شده ، کاش قدرِِ خودمونُ بیشتر بدونیم و به هر شخصی اجازه بی حرمتی به شخصیت و متانت و دختر بودنمونو ندیم ..

+ خدایِ جان حتی ثانیه ای به حال خودمون رهامون نکن و دستمونو رها نکن

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۳۹
اهو :)

میگه: دیگه تو خیلی عجولی ، باید صبر داشته باشی

5 ساااااااااال از بهترین سالای عمرم به فنا رفته حالا ریلکس تو چشام خیره شده میگه : عجولی


اینجور وقتا باید سرمو بکوبم تو دیوار ....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۱۸
اهو :)
میگه: چرا تنهایی نمیری بیرون؟ چرا خودتو زندانی ِ خودت کردی؟
میگم: میترسم ، از سایه ی خودمم میترسم، اینقدر ترس بهم غالب میشه که لذتی نمیبرم از بیرون رفتن
میگه : مگه تو آدم نیستی مگه تفریح لازم نداری مگه تنهایی رفتن حقت نیست؟ از بس خودتو زندونی کردی که باورت شده که هیچ جا نباید بری
و و و ....

میدونستم خیلی این دلهره م زیاده ولی با حرفاش تلنگر بیشتری بهم خورد. چرا روزگار کاری باهام کرد که حالا بدون جهت میترسم؟ چرا اینقدر ذهنم ترس ِ خود ساخته داره ؟ درست ِ که میگن 80% ترس از چیزی به واقعیت بدل نمیشه ، ولی من هچنان میترسم
اینقدر که افسار زندگیم افتاده دستش طوریکه چن ساعت بیخبر رفتن و گشتن واسم شده رویا
مشکلی نبوده ولی من مسیرم هر روز مشخص ِ شده مسیرم خونه تا محل کار و برعکس
دیگه خسته شدم ازین ترس ِ مزخرف که افتاده به جونم و داره ذره ذره روحمو قلبمو جونمو میخوره و زندگیمو ازم گرفته ، دنیامو گرفته، رویاهامو گرفته، لذتامو گرفته
 این ترس ُ از زندگیم دیلیت کن خداجونم
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۷
اهو :)
حالم خوب نبود بهش گفتم ببخشید خودم بعد بهت زنگ میزنم. قط کردم
دو هفته گذشت حساب کتابم با خودم یکی شه و خودمو بزنم کوچه علی چپ
بهش زنگ زدم، بوووق جواب نداد. دوباره و سه باره و بووووووووووووق
بعد اس ام اس دادم چرا جواب نمیدی ؟! خواهری ازم ناراحتی؟
گفت: تو برای من مُردی، تموم شدی ، مزاحم نشو و ازین چرت و پرتا نگو

درک موقعیت طرف مقابل، درک حالِ ش، تا این حد سخته؟!
تیشه زدن به ریشه ی دوستی تا این حد ساده س ؟!


دوستی آبکی، صمیمیت آّبکی، ادعای خواهری الکی، هوووووف باید اوووووق زد رو هرچی دوستی آبکی
+حیف اسم دوستی که روی این رابطه ها کثیف شه


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۰۹:۳۶
اهو :)

میگه : اگه بخوای بین عقل و دلت یکیو انتخاب کنی ، کدومو انتخاب میکنی؟

میگم: عقلللللللل

میگه: پس باختی

میگم : اتفاقا .......... میبرم

میگه: با عقل زندگی کردن مساوی با غمگین بود


من: اوق به شادی بدون عقل( البته تو دلم )

والا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۲۰
اهو :)